شرکتهاي فرامليتي
مترجم: منوچهر صبوري
شرکتهاي بزرگ سوداگري معمولاً شرکتهاي فرامليتي يا چندمليتي (1) ناميده مي شوند. اصطلاح "فرامليتي" مرجح است و نشان مي دهد که اين شرکتها فراسوي مرزهاي ملي مختلف فعاليت مي کنند و نه صرفاً در درون چند کشور يا بسياري از کشورها. يک شرکت فرامليتي شرکتي است که داراي کارخانه ها و شعبات در دو کشور يا بيشتر است.
بزرگترين فرامليتيها شرکتهاي غول آسايي هستند که ثروتشان بر ثروت بسياري از کشورها فزوني دارد. نيمي از بزرگترين صد واحد اقتصادي در جهان امروز ملتها هستند؛ نيم ديگر شرکتهاي فرامليتي! ( Benson & Lloyd, 1983, p.77 ) دامنه ی عمليات اين شرکتها حيرت آور است. اگر شرکتهاي صنعتي و خدماتي را با هم در نظر بگيريم، فروش بزرگترين 200 شرکت فرامليتي در سال 1986 معادل يک سوم کل توليد جهان بوده است. درآمدهاي بزرگترين 200 شرکت در فاصله ی اواسط دهه ی 1970 تا اواسط دهه ی 1980 ده برابر افزايش يافت. در طول بيست سال گذشته، فعاليتهاي فرامليتيها به طور فزاينده اي جهاني شده اند: تنها سه شرکت از ميان 315 بزرگترين شرکت در سال 1950 در بيش از بيست کشور واحدهاي صنعتي تابع داشتند. امروز حدود پنجاه شرکت داراي چنين واحدهايي هستند. بديهي است اينها هنوز اقليت کوچکي اند؛ اکثريت فرامليتيها در دو تا پنج کشور واحدهاي صنعتي تابع دارند.
هشتاد و نه شرکت از ميان بزرگترين 200 شرکت فرامليتي در جهان امروز در ايالات متحده آمريکا مستقرند که سهم آنها معادل بيش از نيمي از کل فروش شرکتهاي فرامليتي است. اما از سال 1960 به بعد، يعني دوره اي که در آن شرکتهاي ژاپني به نحو چشمگيري رشد کرده اند، سهم شرکتهاي آمريکايي به طور قابل ملاحظه کاهش يافته است. در مقايسه با بيست و پنج شرکت در سال 1983 در سال 1960 تنها پنج شرکت از جمله ی بزرگترين 200 شرکت فرامليتي بودند. برخلاف عقيده ی عمومي رايج ( از جمله در ميان برخي از نظريه پردازاني که در بالا نام برده شدند )، بيشتر سرمايه گذاريهاي شرکتهاي فرامليتي در درون جهان صنعتي است: سه چهارم مجموع سرمايه گذاري مستقيم خارجي بين کشورهاي صنعتي انجام شده است. با اين همه، سرمايه گذاريهاي فرامليتيها در کشورهاي جهان سوم بسيار وسيع است، و در اين ميان برزيل، مکزيک و هند بالاترين ميزان سرمايه گذاري خارجي را دريافت کرده اند. از سال 1970 به بعد سريع ترين نرخ افزايش در سرمايه گذاري شرکتها بيش از همه در کشورهاي تازه صنعتي شونده ی سنگاپور، هنگ کنگ، کره جنوبي و مالزي بوده است. ( Dicken, 1986, pp. 62-4 )
جدول 1- مقايسه بزرگترين ده شرکت فرامليتي جهان با توليد ناخالص ملي بعضي از کشورهاي جهان سوم ( 1983 )
مرتبه |
شرکت |
اداره ی مرکزی |
فروش (هزار دلار آمریکا) |
معادل تولید ناخالص ملی در |
1 |
اکسون |
آمریکا |
88/561/134 |
اندونزی (الف) |
2 |
گروه رویال داچ شل |
انگلستان / هلند |
88/550/885 |
الجزایر، پرو و لیبی برروی هم (ب) |
3 |
جنرال موتورز |
آمریکا |
74/581/600 |
تایلند، پاکستان و اروگوئه بر روی هم (ب) |
4 |
موبیل |
آمریکا |
54/607/000 |
ونزوئلا (ب) |
5 |
بریتیش پترولیوم |
انگلستان |
49/194/886 |
عراق و اکوادور (ب) |
6 |
فورد موتورز |
آمریکا |
44/545/600 |
سودان، شیلی، و بنگلادش |
7 |
آی بی ام |
آمریکا |
40/180/000 |
سوریه، ساحل عاج، زئیر و سنگاپور بر روی هم (ب) |
8 |
تکزاکو |
آمریکا |
40/068/000 |
الجزایر (ب) |
9 |
ال دو پونت |
آمریکا |
35/378/000 |
کلمبیا |
10 |
استاندارداویل (ایندیانا) |
آمریکا |
27/635/000 |
مصر (ب) |
(الف) تولید ناخالص ملی در 1981؛ (ب) تولید ناخالص ملی در 1980
منبع: Joseph Weatherby et al., The Other World: Issues and Politics in the Third World (New York: Macmillan, 1986), p. 29.
انواع شرکتهاي فرامليتي
فرامليتيها در طول اين قرن جايگاه بيش از پيش مهمّي در اقتصاد جهاني به دست آورده اند. همان گونه که اقتصادهاي ملي بيش از پيش متمرکز گرديده اند- تحت سلطه ی تعداد محدودي شرکتهاي بسيار بزرگ در آمده اند- اقتصاد جهاني نيز دستخوش همين تحول گرديده است. در مورد ايالات متحده آمريکا و چند کشور صنعتي برجسته ی ديگر، شرکتهايي که بر اقتصاد ملي مسلط هستند حضور بين المللي بسيار فراگيري نيز دارند. در بسياري از بخشهاي توليد جهاني ( مانند کشت و صنعت ) بزرگترين شرکتها انحصارهاي چندجانبه (2) هستند- توليد تحت کنترل سه يا چهار شرکت بزرگي است که بر بازار سلطه دارند. در طول دو يا سه دهه ی گذشته، انحصارهاي چندجانبه ی بين المللي در توليد اتومبيل، ميکروپروسسورها، صنايع الکترونيک و کالاهاي ديگري که به بازار جهاني عرضه مي شود، به وجود آمده اند.روند جديدي که به ويژه مهم است شرکتهاي ترکيبي است- شرکتهايي که انواع بسيار متفاوت توليد و خدمات را با هم ترکيب مي کنند. نمونه اي از اين شرکتها شرکت آمريکايي آر. ج. رينولدز (3)، توليدکننده ی سيگار وينستون است. رينولدز مالک شرکتهاي متعددي است از جمله شرکتهاي دل مونته (4) ( ميوه )، هوبلين (5) ( الکل )، سيلند سرويسز (6) ( کشتيراني )، کنتاکي فرايد چيکن (7) ( خرده فروشي مواد غذايي ) و امينويل (8) ( روغن و نفت ).
« پرلموتر » شرکتهاي فرامليتي را به سه دسته تقسيم مي کند. يک نوع عبارت است از فرامليتيهاي قوم مرکزي که در آن سياست شرکت از يک اداره ی مرکزي در کشور مبدأ تعيين مي گردد و تا آنجا که ممکن است به اجرا در مي آيد. شرکتها و کارخانه هايي که شرکت مادر در سراسر جهان مالک آنهاست امتداد فرهنگي شرکت اصلي هستند- شيوه هاي عمل آن در سراسر دنيا يکنواخت است. دسته ی دوم شرکتهاي چند مرکزي اند، که در آن شرکتها يا کارخانه هاي تابع خارجي توسط شرکتهاي محلي در هر کشور اداره مي شوند. ادارات مرکزي در کشور يا کشورهاي مبدأ شرکت اصلي رهنمودهاي کلي را تعيين مي کنند و شرکتهاي محلي در چارچوب آن امور خود را اداره مي کنند.
سرانجام، فرامليتيهاي جهان مرکزي، که از نظر ساخت مديريتشان بين المللي هستند. سيستمهاي مديريت بر اساس جهاني يکپارچه شده اند و مديران بالاتر داراي تحرک زياد بوده و بسته به نيازها از يک کشور به کشور ديگر انتقال پيدا مي کنند. ( Perlmutter, 1972 ) به گفته ی پرلموتر، اکثريت عظيم فرامليتيها در حال حاضر چند مرکزي هستند، اما حرکت نيرومندي به سمت نوع جهان مرکزي وجود دارد؛ بسياري از شرکتها هرچه بيشتر خصلتي حقيقتاً بين المللي پيدا مي کنند.
بنابر نظر پرلموتر، از ميان همه ی فرامليتيها، شرکتهاي ژاپني معمولاً بيش از همه قوم مرکز هستند. عمليات آنها در سراسر جهان معمولاً از سوي شرکت مادر و گاه با نظارت دقيق دولت ژاپن، به شدت کنترل مي شوند. وزارت صنايع و بازرگاني بين المللي ژاپن خيلي بيشتر از حکومتهاي غربي در نظارت بر شرکتهاي خارجي مستقر در ژاپن نقش مستقيم دارند. وزارت بازرگاني و صنايع بين المللي ژاپن يک سلسله برنامه هاي توسعه تهيه کرده است که توسعه ی شرکتهاي ژاپني در خارج در طول دو دهه ی گذشته بر اساس آن هماهنگ شده است. يک نوع فرامليتي مشخص ژاپني شرکتهاي عظيم تجاري يا سوگوشوشا (9) است. اين شرکتها، شرکتهاي ترکيبي غول آسايي هستند که کار اساسي آنها تأمين مالي و حمايت تجاري است. آنها خدمات مالي، سازماني و اطلاعاتي براي شرکتهاي ديگر فراهم مي سازند. در حدود نيمي از صادرات و واردات ژاپن از طريق ده سوگوشوشاي بزرگ صورت مي گيرد. برخي، مانند ميتسوبيشي (10)، منافع بزرگ صنعتي خاص خودشان را نيز دارند.
رشد فرامليتيها
دليل رشد شرکتهاي فرامليتي چيست؟ نخست، اين شرکتها نمايانگر گرايش مؤسسه ی اقتصادي امروزي به بين المللي شدن است. براي شرکتهايي که به منظور کسب سود- علت واقعي وجود آنها- به خريد و فروش کالا مي پردازند عاقلانه نيست که عمليات خود را به يک کشور محدود سازند. آنها هرچه بيشتر در صدد توسعه ی فعاليتهاي خود باشند منطقي تر است که در جستجوي منابع سرمايه گذاري سودآور، در هر جايی که يافت شود، برآيند. دوم، يک شرکت با گسترش فعاليتهاي خود به خارج مي تواند از منابع نيروي کار ارزان و اغلب عدم حضور اتحاديه هاي کارگري، سود جويد. سوم، داشتن شرکتهاي تابع در چندين کشور ممکن است امکان دسترسي به منابع طبيعي گوناگون را فراهم آورد. چهارم، شرکتهاي فرامليتي که داراي شرکتهاي تابع در بازارهاي متعددند، گاه مي توانند با توزيع سودهايشان بين شعبات از مزاياي مالياتي استفاده کنند. سرانجام، شرکتهاي بزرگ فرامليتي مي توانند مبادلات متعدد را دروني سازند (11) ( بين شعبات متعدد خود انجام دهند ). که تعدد و گستردگي آن در غير اين صورت براي يک شرکت منبع عدم اطمينان و ناايمني است. آنها با يکپارچه کردن کارخانه ها و خدمات در چندين کشور مي توانند از وابسته شدن به شرکتهاي ديگر براي مواد خام و خدمات مورد نياز خود احتراز کنند. شرکت مادر مي تواند خود قيمت کالاها و خدماتي را که بين شرکتهاي تابع و شعبات مختلف آن انتقال مي يابد، تعيين کند. ( Buckley & Casson, 1976 )رشد فرامليتيها در طول سي سال گذشته بدون پيشرفتهايي که در حمل و نقل و ارتباطات رخ داده است امکان پذير نبود. سفر با هواپيماي جت اکنون به افراد امکان مي دهد با سرعتي به اطراف جهان حرکت کنند که حتي نيم قرن پيش غيرقابل تصور به نظر مي آمد. توسعه ی کشتيهاي بسيار بزرگ اقيانوس پيما ( کشتيهاي باري عظيم )، همراه با کانتينرهايي که مي تواند براي حمل و نقل انواع مختلف مواد به کار برده شود، حمل و نقل حجم عظيم مواد مختلف را امکان پذير مي سازد.
انواع تکنولوژي ارتباطات راه دور اکنون ارتباط کم و بيش فوري از يک نقطه به نقاط ديگر جهان را امکان پذير ساخته است. از سال 1965 به بعد، که نخستين ماهواره توانست 240 مکالمه تلفني را در آن واحد انتقال دهد، از ماهواره ها براي ارتباطات تجاري از راه دور استفاده مي شود. ماهواره هاي کنوني مي توانند 12.000 مکالمه ی همزمان را انتقال دهند! فرامليتيهاي بزرگتر اکنون داراي سيستمهاي ارتباطات ماهواره اي خاص خودند. براي نمونه شرکت ميتسوبيشي داراي شبکه ی عظيمي است، که از طريق آن هر روز پنج ميليون کلمه به اداره ی مرکزي آن در توکيو و از آنجا به نقاط ديگر دنيا مخابره مي شود. ( Naksase, 1981 )
پي نوشت ها :
1. multinational
2. oligopolies
3. R.J. Reynolds
4. Del Monte
5. Heublein
6. Sealand Services
7. Kentucky Fried Chicken
8. Aminoil
9. Sogo Shosha
10. Mitsubishi
11. internalize
گيدنز، آنتوني، (1376)، جامعه شناسي، ترجمه ي منوچهر صبوري، تهران: نشر ني، چاپ بيست و هفتم: 1391
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}